-
بعد از ۵ سال آمدم
پنجشنبه 7 بهمنماه سال 1389 12:05
چقدر سخته تو چشای کسی که تموم عشقتو دزدید و جاش یه زخم همیشگی هدیه داد زل بزنی و بجای اینکه لبریز از نفرت بشی حس کنی هنوز هم دوسش داری. چقذر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یکبار زیر اوار غرورش له شد. چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی. چقدر سخته وقتی پشتت...
-
سیزده خط برای زندگی و عشق
جمعه 13 آبانماه سال 1384 21:27
1 ) دوستت دارم، نه به خاطر شخصیت تو، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم 2) هیچکس لیاقت اشک های تو را ندارد، و کسی که چنین ارزشی دارد، باعث اشک ریختن تو نمی شود 3) اگر کسی تو را آنظور که می خواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد 4) دوست واقعی کسی است که دست های تو را...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 مهرماه سال 1384 22:06
من تو رو میپرستم زیر بارون راه نرفتی تا بفهمی من چی میگم تو ندیدی اون نگاه رو تا بفهمی از کی میگیم چشمای اون زیر بارون سر پناه امن من بود سایه بونه دنجه پلکاش جای گم شدن بود توپرنده بودی من سرو ریشه هام توی زمین بود اگه اونو دیده بودی با من این شعرو می خوندی نیمه شب داد میکشیدی نازنین چرا نموندی حالا زیر چتر بارون بی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 مهرماه سال 1384 21:09
محبت نمی دانم محبت را بـر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود بـرچـه گلـی بـنویـسم که هـرگز پرپر نشـود بـر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود بـر چه آبـی بنویسم که هـرگز گل آلود نشود وسرانجام بـر چه قلـبی بنویسم که هـرگز سـنگ نشود امیدداری اگر میتوانی به غروب آفتاب نگاه کنی و لبخند بزنی پس هنوز امیدداری اگر می توانی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 مهرماه سال 1384 14:37
ای آنکه به جز تو هوای به سرم نیست جز یاد عزیزت کسی در نظرم نیست جز یاد عزیزت کسی همسفرم نیست مرا یار دگر نیست قدر تو و احساس تو رو کسی نفهمید دلت از همه رنجید از عالم وآدم همه جا رنگ ریا دید دلت از همه رنجید ای وفادار ، نازنین یار ای نشسته بر دلت خار ای بریده از من وما از گذشته مانده تنها عاشقم من ، عاشق تو ای تو تنها...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 8 مهرماه سال 1384 21:47
چقدر فاصله اینجاست بین ادم ها چقدر عاطفه تنهاست بین ادم ها کسی به خاطره پروانه ها نمیمیرد تب غرور چه بالاست بین ادم ها چـه ماجرای عـجیبی ست این تپیدن دل و اهل عشقچه رسواست بین ادم ها میان همه لبخندها غمی سرخ است و غم به وسعت یلداست بین ادم ها به خاطره تو سرودم چراکه تنها تو دلت به وسعت دریاست بین ادم ها کاش وقتی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1384 23:49
مادرم ، ای مهربان ، ای بردبار ای که معنا می دهی بر واژه ها ای که جمله واژه ها در وصف تو جمله گی کوتاه و الکن گشته اند مهربانی و عطوفت ،از تو معنا یافته بردباری و صداقت از تو جانی یافته با نگاهی عاشقانه با نگاهی مهربان !! می نشانی خنده بر روی لبان یاد آن چشمان پر مهرت که می افتم ،چنان برمی افروزدچراغ عشق توازعمق جان در...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 21:44
استان دیوانگی و عشق زمانهای قدیم وقتی هنوز راه بشر به زمین باز نشده بود فضیلتها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند . ذکاوت گفت : بیایید بازی کنیمٍ ،مثل قایم باشک ! دیوانگی فریادزد : آره قبوله ، من چشم میزارم ! چون کسی نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد همه قبول کردند . دیوانگی چشم هایش رابست و شروع به شمردن کرد : یک ..... دو...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 مهرماه سال 1384 21:50
اگه میخوای بری برو **** از تو دوباره میگذرم نگاه نکن به گریه هام **** من از تو بی وفا ترم تو اشتباهه عمرمی **** که دیگه تکرار نمیشی این دفعه دیگه بر نگرد **** تو واسه من یار نمیشی نه غم میخوام نه خاطره **** فقط میخوام رها بشم تو این غریبی نمیخوام مجنون قصه ها بشم از توی قصه هام برو **** دیگه تو فکر من نباش تمام کن این...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 مهرماه سال 1384 01:26
عشق به کودکی گفتند : عشق چیست؟ گفت : بازی. به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : رفیق بازی. به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت. به پیرمردی گفتند : عشق چیست؟ گفت :عمر. به عاشقی گفتند : عشق چیست؟ چیزی نگفت.آهی کشید و سخت گریست
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1384 14:52
در متن کلام زندگی چیست؟! ز- زاری کردن درغم از دست دادن یار ن- ناله کردن از جفای یار د- داد ودرد از زخمهای حرف های یار گ- گریه کردن در پشت سر یار ی- یاسی ازرسیدن به وصال یار شکم گرسنه رامی شودسیرکردباعلف اماقلب تشنهءعشق راباچه؟ روی بوریا نیز میشودآ رمید اماآ رامش روح خسته راباچه؟ چادری می شودبنا کردبه نام خانه اماپایه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1384 14:42
I LOVE YOU ____##########*__________________.___ __*##############______________________ __################_____________________ _##################_________#####______ __##################_____##########___ __##################___##############__ ___##################_###############*_...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1384 13:52
ای آنکه به جز تو هوای به سرم نیست جز یاد عزیزت کسی در نظرم نیست جز یاد عزیزت کسی همسفرم نیست مرا یار دگر نیست قدر تو و احساس تو رو کسی نفهمید دلت از همه رنجید از عالم وآدم همه جا رنگ ریا دید دلت از همه رنجید ای وفادار ، نازنین یار ای نشسته بر دلت خار ای بریده از من وما از گذشته مانده تنها عاشقم من ، عاشق تو ای تو تنها...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1384 21:47
دوستتدارمدوس تت دا رم دو ست تد ارمدوستتدارمدوستتدارمدوس تت دا رم دو ست تد ار مدوستتدارم دوستتدار مد وس تت دا رم دو ست تد ار مد وستتدارمدوستتدار مد وس تت دا رم دو ست تد ار مد وستتدارم دوستتد ار مد وس تت دا رم دو ست تد ار مد وس تتدارمدوستتد ار مد وس تت دا رمدو ست تد ار مد وس...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1384 21:40
وصیت نامه یک مرده قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتککاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1384 21:40
اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش اگه نگام گم میشه تو شهر چشات منو ببخش منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو میشمارم اگر همهش پیش همه بهت میگم دوست دارم منو ببخش اگه برات سبد سبد گل میچینم منو ببخش اگه شبا فقط تو رو خواب میبینم منو ببخش اگه تو رو میسپارمت دست خدا اگه پیش غریبه ها بجای تو میگم شما منو ببخش اگه واسه چشمای تو...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1384 21:33
کاش بر ساحل رودی خاموش عطر مرموز گیاهی بودم چو بر آنجا گذرت می افتاد به سرا پای تو لب می سودم کاش چون پرتو خورشید بهار سحر از پنجره می تابیدم از پس پرده ی لرزان حریر رنگ چشمان ترا می دیدم کاش از شاخه ی سر سبز حیات گل اندوه مرا میچیدی کاش در شعر من ای مایه ی عمر شعله ی راز مرا می دیدی آه که هر کس در هر گوشه و کناری می...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1384 23:35
خاطرات باز در چهره خاموش خیال خنده زد چشم گناه آموزت باز من ماندم و در غربت دل حسرت بوسه هستی سوزت باز من ماندم و یک مشت هوس باز من ماندم و یک مشت امید یاد آن پرتو سوزنده عشق که ز چشمت به دل من تابید باز در خلوت من دست خیال صورت شاد ترا نقش نمود بر لبانت هوس مستی ریخت در نگاهت عطش توفان بود یاد آنشب که ترا دیدم و گفت...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1384 23:20
گوشاتو باز کن میخواستم این بار حرفای دلم بگم. حرفایی که دیگران نمیخواستند بشنوند ولی این دفه با صدای بلند میگم که گوشای کر هم بشنون مخصوصا تو... شنیدین که میگن روزگار میگرده .این روزگار واسه من هم چرخید من چی کار کنم تخسیر خودش بود میخواست .......... اون غرورشو بیشتر دوست داشت منم تنهاش گذاشتم که با غرورش خوش باشه....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1384 00:14
درد دل با دل – ماه تمام من چـــرا دنــیــا پــره از حــــادثــه هـــــای وارونـــه عاشق کسی میشی که عــاشـق ــــی نــمــی دونــه من به دنبـال تــو و تــو دنــبــال کـــســی دیــگــه هیچکدوم از ما دو تا بـه اون یکی راست نمی گه من واســه ی چــشــمـای نـازنین تو یک دیوونم من دوســت دارم ولــی عــلــتــشــو نــمــی دونــم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1384 00:01
قلب ما ماننده قهوه خانه های سر راه یاد آور غروب است هیچ مسافری را برای همیشه در خود جای نخواهد داد من فقط یک چیزی از خداخواهم دلم میخواهد واسه یکبار هم که شده دلت واسم تنک بشه آنروز جه صمیمی با من دست دادی تنها تو دست دادی من هر چه هست دادم دوست ای کاش گل بودی و من از باغها میچیدمت یا که طلوعی بودی و من از پنجره...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1384 23:54
چراغ عاشقان شمع روشن کردن بهتر از ملامت کردن تاریکی است. آغاز یک زمستان مثل آغاز یک زمستان است دل من مثل خط پایان است انتظار در آستانه مرگ با دلم دست بر گریبان است کسی را نمی شناسم من روزگارو شام غریبان است سخت میشد اگر نمیگفتند مرگ در انتظار انسان است حرف وقتی حرف دل باشد شعر گفتن چقدر آسان است. خواب دیدنت برام یه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1384 23:52
عشق را هدیه کنیم کاش تنهایی من گل سرخی می شد تا به هنگام دیدار تقدیمت میکردم. روی هر گلبرگی روی هر شاخه گلی رنگ زیبایی محبت پیداست هر سرایی که در آن خوبی هست عشق حتما آنجا ست همه عاشق باشیم عشق را هدیه کنیم احساس بر کویر قلبم باریدی و سپس با ترکهایم ترکم کردی توی عمرم تو قشنگترین حادثه بودی توی قلبم تو قشنگترین وسوسه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1384 23:50
عسل خاطره ها زندگی شهد گل است زنبور زمانه میخوردآنچه بر جای میماند عسل خاطره هاست. اینم جواب دوست داشتن یک روز ازش پرسیدم منو چقدر دوست داری جواب داد : به اندازه شکوفه های بهاری حالا فکر میکنم میبینم راست می گفت چون شکوفه های بهاری مهمون دو روز بودن.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1384 23:49
دریای هستی بر ماسه ها نوشتم دریای هستی من از عشق توست سرشار این را به یادبسپار. اشک وقتی گریه میکنم جلوی اشکهام تو رو میبینم اشکهامو پاک میکنم تا کسی تو رو نبینه. ما به هم نمی رسیم مثل خورشیدوماه تو تنت خاک بهشت و من پر از گناه مثل ابرهای زمستان دلم از گریه پر شیشیه نازک دل منتظر تلنگر دوری تقدیم باعشق به توکه بهترینی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1384 23:47
یک نکته برای سلامتی جسم به چشمانت بیاموز که هر کس ارزش دیدن ندارد به دستانت بیاموز که هر گل ارزش چیدن ندارد به قلب خود بیاموز که هر کس کنج آن جایی ندارد. با تو به سرزمین عاطفه میخواهم یه روز سفر کنم تا دشت مهربونی ها فاصله ها رو سر کنم دلم میخواد تو دشت نور خودم رو در به در کنم بیام یه روز تا پیش تو اگه بخواد خطر کنم...
-
شـعـر
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1384 23:33
گریه کن گریه کن جداییا ما رو رها نمیکنن * آدما انگار برای ما دعا نمیکنن گریه کن حالا حالا از هم باید جدا باشیم * بشینیم منتظر معجزه خدا باشیم گریه کن منم دارم مثل تو گریه میکنم * به خدای آسمونامون گلایه میکنم گریه کن واسه شبایی که بدون هم بودیم * تنهایی برای سنگینی غصه کم بودیم گریه کن سبک میشی روزای خوب یادت میاد *...