مادرم ، ای مهربان ، ای بردبار
ای که معنا می دهی بر واژه ها
ای که جمله واژه ها در وصف تو
جمله گی کوتاه و الکن گشته اند
مهربانی و عطوفت ،از تو معنا یافته
بردباری و صداقت از تو جانی یافته
با نگاهی عاشقانه
با نگاهی مهربان!!
می نشانی خنده بر روی لبان
یاد آن چشمان پر مهرت که می افتم ،چنان
برمی افروزدچراغ عشق توازعمق جان
در تمنای نگاهت همچو شاهین پرکشان
نیک می جویم که صیدم را به چنگ آرم به جان
گرمی آغوش تو باعث شود
تا که روحی تازه بر جانم دمد
یادم آید سوزش تب را به تن
دست پر مهرت نوازش داد رویم را چو پَر
تا برون شد درد جان سوز از تنم
لیک بر چشمت نیامد خواب تا گشتم صحت
آن صدای دلنشین مرحم جانم شده
زین دعای خیر تو ،بدرقه راهم شده
باید آموخت ز تو ، راه و رسم عاشقی
عشق بود آنچه نثار اهل خانه کردی
بی ریا بود همان عشق که نثارم کردی
کنار اشیانه تو اشیانه میکنم
فضای اشیانه را پر از ترانه میکنم
اگر کسی سوال کند به خاطره چه زنده ای
من برای زندگی تو را بهانه میکنم
همون طوری که بهت گفتم عالی
مثله همیشه
خیلی گلی
مرسی
سلام . خوبی ؟ وبلاگ عالی و خوبی داری . دلم نیومد نظر نداده برم . عالی بود ... راستی میدونی دلایل افسردگی چیه ؟ به روزم . اگه دوست داشتی بیا . خوشحال میشم .. قربانت // سهیل
نگات قشنگه ولیکن یه کم عجیب و مبهمه
من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه
من و گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر
نمی دونم شاید سفر برای دردات مرهمه
تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه
من چه جوری واست بگم بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره
اما به جون اون چشات مرگ گلای مریمه
آخرشم دق می کنم تا من و دوست داشته باشی
مردن که از عاشقیه یک دفه نیست که کم کمه
من نمی دونم تو چرا اینجور نگاهم می کنی
زیر نگاه نافذت نگاه عاشقم خمه
می پرسم از چشمای تو ممکنه اینجا بمونی ؟
سلام مجید جان. این شعرم مثل شعرای دیگت عالی بود.
موفق باشی.
ارزومند ارزوهایت... میثم.
سلام
مرسی که بهم سر زدی باشه من هم شما رو لینک می کنم
در پناه یکتای مهر
سلام مجید خان خواهش می کنم اختیار دار وبلاگ ما هم شمایید. شعر زیبایی بود .موفق وپایدار باشید.یاحق
salam merc az en ke sar zadi mazerat man ek modat on nabodam webag ghashange dare
« من برای زندگی تو را بهانه میکنم»
سلام آقا مجید
خیلی قشنگ گفتین
من آپ کردم
آرزو
موفق و موید باشی مجید جان