گوشاتو باز کن
شنیدین که میگن روزگار میگرده .این روزگار واسه من هم چرخید
من چی کار کنم تخسیر خودش بود میخواست ..........
اون غرورشو بیشتر دوست داشت منم تنهاش گذاشتم که با غرورش خوش باشه.
ولی اون یه فکر دیگه کرد من نامرد نیستم
نامرد اونایی هستن که فقط به خودشون فکر می کنن. اینا رو خیلی وقت بود می خواستم بگم ولی کو گوش شنوا
ولی بازم میگم دنیا همین جور نمیمونه یه روز میشکنه خواب زمونه
تمام
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
از اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که سکوت خانه دلتنگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم
زبیا بود ...
(فرستاده شده از یک دوست)
دچار
عاشق
فکر کن که چه تنهاست
ماهی کوچک
که دچار دریای آبی بیکران است
چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو
گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کسی می گوید
آنزمان که خبر مرگ مرا میشنوی
روی خندان تو را کاش که می دیدم
چه کسی باور خواهد کرد
جنگل عشق مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد
می توانی بر من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می بخشی
خدا خدا یا اگر به کام من جهان نگردانی جهان بسوزانم
اگر خدا خدایا مرا بگریانی من آسمانت را به غم بگریانم
منو نسپُر به فصل رفته ی عشق
نزار کم شَم من از آینده ی تو
به من فرصت بده گم شَم دوباره
تویه آغوش بخشاینده ی تو
به من فرصت بده برگردم از مرگ
به تو برگردم و یارِ تو باشم
به من فرصت بده بازازسره نو
دچاره تو،گرفتار تو باشم
منو نسپُر به فصل رفته ی عشق
نزار کم شَم من از آینده ی تو
به من فرصت بده گم شَم دوباره
تویه آغوش بخشاینده ی تو
به من فرصت بده برگردم از مرگ
به تو برگردم و یارِ تو باشم
به من فرصت بده بازازسره نو
دچاره تو،گرفتار تو باشم
منو نسپُر به فصل رفته ی عشق
نزار کم شَم من از آینده ی تو
به من فرصت بده گم شَم دوباره
تویه آغوش بخشاینده ی تو
به من فرصت بده برگردم از مرگ
به تو برگردم و یارِ تو باشم
به من فرصت بده بازازسره نو
دچاره تو،گرفتار تو باشم
منو نسپُر به فصل رفته ی عشق
نزار کم شَم من از آینده ی تو
به من فرصت بده گم شَم دوباره
تویه آغوش بخشاینده ی تو
به من فرصت بده برگردم از مرگ
به تو برگردم و یارِ تو باشم
به من فرصت بده بازازسره نو
دچاره تو،گرفتار تو باشم
نگاهم کردی و بستی به زنجیرم
نگیر از من نگاهت را که می میرم
زندگی فصل پر از رویاست
زندگی دشتی پر از غوغاست
زندگی پرواز افکار نگاه ما به قهر سینه و دلهاست
زندگی رفتن به اوج دیدنی هاست
شیوه رقص پرستو هاست
زندگی روییدن گلها در تن صحراست
آری زندگی زیباست
آوازی بخوان